کانون تبلیغاتی بازتاب
مشاوره و ایده پردازی

 

در مباحث تبلیغات نوین ، اصول و بنیان هر فعالیت و برنامه ریزی تبلیغاتی بر پایه صداقت و اعتماد سازی میباشد و یک طراح تبلیغات همواره باید به قوانین بنیادی تبلیغات ، در تمامی فعالیتهای تبلیغاتی و برنامه ریزی تبلیغات و تولید محتوا توجه داشته باشد. در مباحث تخصصی بعنوان یکی از اصول تبلیغات، ذکر میشود که : همواره تغییر نگرش در مخاطب بسیار مشکلتر از ایجاد نگرش است. موضوعی که قطعا اگر همچون سایر قوانین تبلیغات مورد توجه طراح و مجری تبلیغات قرار نگیرد ، علیرغم صرف هزینه های هنگفت، بدلیل عدم آشنایی با قواعد تبلیغات و اصول علمی آن، نتایج مثبت حاصل نمیشود.

تبلیغاتی که اطلاعات نادرست و یا غیر واقعی به مخاطبین خود منتقل میکند یا ارزیابی مخاطبین را در مورد کالا منحرف میسازد ، در بلند مدت نتایج غیر قابل جبرانی به کالا ، تولید کننده و نام تجاری شرکت میزند. بطور مثال اگر در تبلیغ مربوط به یک نوع برنج بسته بندی از کیفیت پخت و یا عطر آن صحبت میکنیم در حالیکه کالا فاقد آن کیفیت است ، ممکن است یکبار بتوانیم خریدار را برای خرید کالا مجاب کنیم ( که این مسئله فقط بصورت مقطعی و کاذب موفقیت تبلیغات و افزایش فروش را نشان میدهد ) ولی از قدرتمندترین روش تبلیغات که تبلیغ و توصیه دهان به دهان است ، غافل بوده ایم . یک مشتری ناراضی ، دهها مشتری بالقوه را از پیرامون کالا دور میکند و اثرات این تبلیغ منفی با گذشت زمان و بطور ماندگار و بلند مدت مشهود میشود و حتی اگر شرکت تصمیم به اصلاح و بهبود کیفیت کالا بگیرد ، ترمیم ذهنیت مخاطبان ، دشوار و بسیار هزینه بر برای بخش فروش و بازریابی شرکت خواهد بود.

آنچه در تبلیغات بیان میشود باید واقعیت داشته باشد و مخاطب بتواند به راحتی آن را لمس و تجربه کند. در اینجا این مسئله را نه بعنوان اخلاقیات و فضایل انسانی ، بلکه بعنوان راهکار کاربردی بازاریابی علمی و تبلیغات بیان میکنم. استفاده از هرگونه حیله و نیرنگ در تبلیغات ، ارتباط بلند مدت را با مخاطبین خدشه دار میسازد.اینجانب ، بزرگنمایی کردن و یا اظهارات غیر واقعی در مورد کالا را ترفند تبلیغات نا کارآمد و غیر موثر میدانم. با آگاهی صحیح از قوانین و فنون تبلیغات و بکارگیری اصول روانشناسی تبلیغات در برنامه ریزی و تولید محتوا ، میتوان ارتباطی موثر و پایدار با مخاطبین ایجاد کرد و همچنین هزینه سالیانه بخش تبلیغات شرکت را نیز کاهش داد.

خلاقیت در طراحی ، تولید محتوا ، تعیین استراتژی تبلیغات ، شعار تبلیغاتی ، برنامه ریزی و ... در بخش تبلیغات ، از مهارتهای مشاور تبلیغات و طراح تبلیغات میباشد ، تا به شکلی مناسب از واقعیتهای موجود برای رقابت تبلیغاتی استفاده نماید و اهداف بلند مدت و پایدار را فدای موفقیتهای کوتاه مدت و مقطعی نکند .امروزه شرکتها و نهادهای اقتصادی ، ناگزیر باید از تجارب و مباحث تخصصی و مدون تبلیغات و بازاریابی برای پیشبرد اهداف خود بهره بگیرند و از اجرای هرگونه پروژه تبلیغاتی و سیاستهای بازاریابی ، بدون برنامه ریزی اصولی و بررسی نتایج کوتاه مدت و بلند مدت آن اجتناب کنند. در فرصتهای بعدی بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت.

خاطر نشان میکنم بهره گیری و رعایت اصول علمی و نظرات اساتید و صاحبنظران در زمینه طراحی و تبلیغات و بکارگیری جدیدترین متدهای طراحی و بروز رسانی مداوم اطلاعات و مهارتهای تخصصی ، همواره سر لوحه کلیه فعالیتهای ما در : طراحی گرافیک ، طراحی وب سایت ، طراحی مالتی مدیا ، طراحی سه بعدی 3D ( شبیه سازی و مدلسازی) ، ساخت دیجیتال تیزر و آگهی تبلیغاتی ، عکاسی و فیلمبرداری ، طراحی استند و جایگاه محصول ، مشاوره تبلیغات و بهبود روشها و ... میباشد . بعنوان مثال در بخش طراحی گرافیک ، با تسلط به اصطلاحات رایج و ظرایف زبانشناسی و تجاری زبانهای فارسی ، انگلیسی و عربی در زمینه های : طراحی بسته بندی تجاری ، طراحی آرم ، نشانه ، لوگو ، طراحی نام تجاری ، طراحی ست اداری ، طراحی اوراق اداری ، طراحی فرم سازمانی ، طراحی هویت گرافیکی ، طراحی کاتالوگ ، طراحی بروشور ، طراحی پوستر ، طراحی فلایر ، طراحی فلدر ، طراحی هلدر ، طراحی بیلبورد ، فضای باز ، آگهی نشریات ، تابلو ، جعبه (کارتون) صادراتی ، لوگو تایپ ، کارت دعوت ، لیبل ، تراکت ، آگهی ، جلد ، کارت ویزیت ، سر برگ ، طراحی مهر ، عکاسی صنعتی و ... فعال میباشیم. من ، علی امین زاده به همراه رضا امین زاده از شما بدلیل بازدید از سایت ترسیم و مطالعه این متن سپاسگزاریم. جهت تعیین وقت برای مشاوره حضوری و یا کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.

سایت ترسیم با هدف دسترسی آسان کلیه بازدیدکنندگان طراحی شده است.جهت مشاهده مهارت ما در طراحی وب سایت با بکارگیری آخرین تکنیکهای طراحی وب و برنامه نویسی ajax و php و flash و... همچنین اطلاع از سایر فعالیتهای برون مرزی و سوابق کاری ، از سایت انگلیسی ما دیدن فرمایید.

 



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:34
امیر خدایاری

 

در دنیای کسب‌و‌کار مثلی قدیمی وجود دارد که می‌گوید: «خود را برای شغلی که می‌خواهید آماده کنید، نه شغلی که در حال حاضر دارید.»این مثل به این معنی است که سعی کنید نخستین برداشتی که افراد از شما دارند، برداشت مثبتی باشد، به ویژه افرادی که در سرنوشت شما تاثیرگذارند. اگر از موقعیتی که الان دارید راضی باشید، در همین موقعیت باقی می‌مانید. اما اگر همیشه به دنبال کسب چیزهای بیشتر باشید، توجه کسانی را که افراد فعال و جاه طلب را شناسایی می‌کنند، جلب می‌کنید و می‌توانید شرکتی را که در آن کار می‌کنید نسبت به افرادی که به دنبال راحتی در کار هستند، به سوی پیشرفت حرکت دهید.
همین تفکر در روابط کسب‌و‌کار هم وجود دارد. ممکن است وقتی تازه کارتان را شروع می‌کنید، همه چیز مناسب به نظر برسد، اما اگر بخواهید قدم‌های بزرگ بردارید، همین شرایط به ظاهر مطلوب، باعث می‌شود به عنوان یک شریک تجاری، فردی کاملا ضعیف به نظر برسید. برای اینکه از این اتفاق اجتناب کنید، ابزارهای جدید زیادی وجود دارند که در بهبود روابط کسب‌و‌کارتان، بدون صرف بودجه‌ای به شما کمک می‌کنند. یکی از این ابزارها، آدرس ایمیل است. ایمیل روشی رایگان و آسان است که بسیاری از مشاورین، در آغاز کارشان از آن استفاده می‌کنند. در روابط کسب‌و‌کار، به جای اینکه از یک آدرس ایمیل معمولی که نشان دهنده هویت شما است استفاده کنید، با خرید یک نام دامنه (Domain Name) که با کار شما تناسب داشته باشد و ایمیلتان از طریق آن ارسال شود، به دیگران بفهمانید که یک بنگاه مهم اقتصادی هستید. خرید نام دامنه می‌تواند کمتر از 10 دلار در سال برای شما هزینه داشته باشد و آدرس ایمیل رایگانی به شما می‌دهد. جالب اینجا است که شما بیش از 10 دلار در سال آدامس نعنایی می‌خرید. آیا ارزش ندارد کمی پول خرج کنید تا هر زمان مشتری ایمیلی از شما دریافت می‌کند، نام تجاری شما را همراه با آن ببیند؟
ابزار بعدی سیستم تلفن شما است. در روابط کسب‌و‌کار، نمی‌توان گفت این کار را تا زمانی که یک شغل واقعی پیدا کنم انجام می‌دهم. مثل دستگاه تلفنی که وقتی در دفتر کار حضور دارید به آن پاسخ می‌دهید و وقتی حضور ندارید، روی پیغام‌گیر می‌رود. وقتی این اتفاق رخ می‌دهد، به معنی این است که شما قصد ندارید طولانی مدت در آن مکان حضور داشته باشید، حتی اگر راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار رویای تمام زندگی شما بوده باشد. سرویس تلفنی PBX مجازی ابزاری است که باید جایگزین کنید. این سرویس کلیه مزایای PBX استاندارد را مانند پاسخگوی خودکار، اتصال چند گانه، میل صوتی، راهنمای شرکت، انتقال مکالمه و غیره ارائه می‌دهد، بدون اینکه به سرمایه گذاری زیادی احتیاج داشته باشد.
برای شرکت‌هایی که کارمندانشان بیشتر بیرون از شرکت کار می‌کنند یا خارج از جایی هستند که مرکز اصلی دستگاه در آن قرار دارد، PBX مجازی می‌تواند بسیار مفید باشد. برخلاف PBX استاندارد که تجهیزات آن در جای ثابتی قرار دارد و برای استفاده از آن محدود به چهاردیواری ساختمان هستید، اتصال PBX مجازی می‌تواند به هر تلفنی در هر مکانی ارسال شود.
برای کارمندانی که کارشان اکثرا خارج از دفتر است، همین ویژگی برای موبایل یا تلفن‌های ثابت استفاده می‌شود. در حقیقت، می‌توانید سیستم را طوری نصب کنید که تلفن‌های دفتر کار، خانه، شعبه شرکت، موبایل یا هر جای دیگری همزمان با هم یا به ترتیب زنگ بخورند. در این صورت، همیشه برای مشتریانتان در دسترس هستید. اگر هم دستگاه Caller ID شماره‌ای را نشان می‌دهد که در حال حاضر نمی‌خواهید پاسخ آن را بدهید، تماس خود به خود به میل صوتی شما می‌رود و بعدا شما را از این تماس مطلع می‌کند. حتی می‌تواند یک فایل صوتی به ایمیل شما بفرستد تا پیغام را از این طریق بشنوید. به جز اینها، همیشه باید سربرگ‌هایی در دفتر داشته باشید که ظاهری حرفه‌ای داشته باشند و پاکت نامه‌هایی که لوگو و آدرس شرکت شما از قبل در آن چاپ شده باشد. با اینکه بیشتر ارتباطات تجاری این روزها از طریق ایمیل صورت می‌گیرند، اما روابط رسمی‌تر (مانند توافق‌نامه‌ها، نامه‌های خوشامدگویی رسمی، نامه‌های تشکر و غیره) بهتر است به صورت نامه‌های دستی که کاملا حرفه‌ای تایپ و چاپ شده باشند، برقرار شوند. آخرین چیزی که در روابط کسب‌و‌کار باید به آن توجه کرد خود متن پیام شما است. اگر هیچ گاه در نوشتن متن‌های تجاری قوی نبوده‌اید، تلاش کنید مهارت‌های خود را در این حوزه‌ها تقویت کنید. بسیاری از دانشکده‌ها کلاس‌های تقویت نگارش تجاری را ارائه می‌دهند که به افراد می‌آموزد بهتر بنویسند. در مورد املای کلمات، فقط به غلط گیر کلمات در نرم‌افزار office تکیه نکنید. این نرم‌افزار نمی‌تواند بین کلماتی که شبیه هم نوشته می‌شوند و معنی هم دارند، تمایز قائل شود. می توانید یا توانایی‌های خود را در این حوزه تقویت کنید یا شخصی را پیدا کنید که نوشته‌های شما را قبل از این که بفرستید، نمونه خوانی کند. اگر در بنگاه شما کسی نیست که در این حوزه به شما کمک کند، متخصصان زبان در دانشکده‌های محلی یا دبیرستان‌ها می‌توانند گزینه‌های خوبی برای این کار خاص باشند. بیشتر آنها در مقابل دریافت مبلغ کمی این کار را انجام می‌دهند. در دنیای الکترونیکی امروز، روابطی که در کسب‌و‌کار دارید، بارها بیشتر از خود شخص شما دیده یا شنیده می‌شود. مطمئن شوید که خودتان را برای موفقیت در این زمینه آماده کرده‌اید.
مترجم: مریم رضایی


           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:33
امیر خدایاری

هر یک‌ از فنون‌ یازده‌ گانه‌‌ی کارساز در بازاریابی مبتنی‌ بر یک استراتژی‌ یا تاکتیک‌ اثبات‌ شده‌ی بازاریابی برای رسیدن به‌ فروش‌ بیشتر است.
 
1.  مشتری‌ شما کالا‌ یا خدمت‌تان‌ را می‌خرد تا پس‌ از خرید احساسی خوشایند داشته باشد. (در اقتصاد خرد به‌ این‌ احساس‌ خوشایند پس‌ از خرید «مطلوبیت یا utility» گفته‌ می‌شود که‌ البته‌ درجه‌ها‌ و سطوح‌ مختلفی برحسب‌ رضامندی‌ مشتری دارد). بنابراین‌ همواره‌ این‌ مطلب‌ را هنگام‌ تهیه‌ تبلیغات‌، صفحات‌ وب‌ یا استفاده‌ از دیگر ابزار فروش‌ در نظر داشته‌ باشید. به‌ منظور افزایش ‌حس‌ رضایت‌مندی‌ و خشنودی‌ مشتری‌ هنگام‌ تجربه‌ی‌ خرید از محصولات شما،‌ باید ازتصاویر و کلمات‌ زنده‌، پرشور و هیجان‌، دارای‌ نشاط‌ و سرزندگی‌ و همچنین ‌واضح‌ استفاده‌ کنید. این‌ امر باعث‌ تقویت‌ و فزونی‌ میل‌ آنها به‌ خرید کالا یا خدمت ‌شما می‌شود و آنها را تحریک‌ می‌کند تا همین‌ حالا آن‌ محصول‌ یا خدمت‌ را خریداری‌ کنند.
 2.  همواره تبلیغات‌، آگهی‌ها و روش‌های‌ جدید بازاریابی‌ را امتحان کنید. حتی‌ روش‌های‌ قدیمی‌ را نیز که‌ هرگز مورد استفاده‌ قرار نداده‌اید، تست‌ کنید. بهترین‌ و مطمئن‌ترین‌ روش‌ این‌ است‌ که‌ 80% بودجه‌ی‌ تبلیغات‌ را به‌ روش‌های‌ مطمئن‌ و اثبات‌ شده‌ و 20% بقیه‌ را به‌ روش‌های‌ جدید اختصاص‌ دهید. بیشتر کسب‌ و کارها بدون‌ توجه‌ به‌ موقعیت‌ متغیر بازار و رقابت‌ فشرده‌ از همین‌ فرمول‌ استفاده‌ می‌کنند.
 3.  اندازه‌ تبلیغات‌ را کاهش‌ دهید تا بتوانید با همان‌ بودجه‌ تبلیغات ‌بیشتری‌ انجام‌ دهید. اگر تبلیغات‌ کوتاه‌ شما در مقایسه‌ با تبلیغات‌ طولانی‌ و بلند پاسخ‌ مناسب‌تری‌ داد و درآمد‌ بیشتری‌ در مقایسه‌ با هزینه‌های‌ شما نصیب‌تان‌ کرد، تعجب‌ نکنید. یکی‌ از موثرترین‌ و بهترین‌ تبلیغاتی‌ که‌ تا امروز استفاده‌ شده‌، فقط‌ 11کلمه بوده‌ است‌.
 4.  بهترین‌ و کوتاه‌ترین‌ تبلیغ‌ یا آگهی‌ خود را بر روی‌ کارت‌ پستال‌ چاپ‌ کنید وآن‌ را برای‌ تمام‌ مشتریان‌ احتمالی‌ در بازار هدف‌تان‌ پست‌ کنید. مردم‌ زمانی ‌یک‌ کارت‌ پستال‌ را می‌خوانند که‌ پیام‌ آن کوتاه‌ و مختصر باشد. یک‌ تبلیغ‌، آگهی‌ یا پیام ‌کوتاه‌ بر روی‌ کارت‌ پستال‌ به‌ این‌ صورت‌ می‌تواند حجم‌ بالایی‌ از ترافیک‌ مشتریان‌ را به ‌سمت‌ وب‌ سایت‌ شما بکشاند و در نتیجه‌ با این‌ هزینه‌ی‌ اندک‌ فروش‌ را به‌ نحو چشم‌گیری‌ افزایش‌ دهد.
 5.  کلمات‌، واژگان‌ و جمله‌های کوتاه‌، پرانرژی‌ و تحریک‌آمیز، مشتریان‌ احتمالی‌ را نسبت‌ به‌ خواندن‌ تبلیغات‌ بعدی‌ شما علاقه‌مند و پابرجا نگه‌ می‌دارد. حتی‌ اگر مشتری‌ به‌ هر دلیلی‌ در حال‌ حاضر از شما خرید نکند، اما آگهی‌ شما برایش جذاب‌ باشد، مطمئن‌ باشید همچنان‌ منتظر آگهی‌های‌ جدید شما خواهد بود و در نهایتً اقدام‌ به‌ خرید می‌کند. بنابراین‌ با دقت‌ و حوصله،‌ کلمات‌ و عبارات‌ خسته‌کننده‌ و بی‌رمق‌ و خالی‌ از احساس‌ را از تبلیغات‌ خود حذف‌ کنید و از کلمه‌ها‌ وعبارت‌های‌ روح‌ بخش‌، با بار انرژی‌ مثبت‌ و سرزنده‌ استفاده‌ کنید. برای‌ نمونه به‌ جای ‌استفاده‌ از عبارت‌ «محصول‌ ما سودمند است و گران‌ نیست‌»، از عبارت‌ «محصول‌ ما سریع‌ و آسان‌ است و شما 99 دلار کمتر می‌پردازید»، استفاده‌ کنید.
 6.  پس‌ از اینکه‌ به‌ مشتری‌ احتمالی‌ خود گفتید که‌ با خرید محصول‌ یا خدمت شما چه‌ امتیازهایی‌ کسب‌ می‌کند، به‌ او‌ بگویید که‌ اگر محصول‌ شما را نخرد چه‌ چیزهایی‌ از دست‌ می‌دهد. برای بیشتر مردم ترس «از دست دادن» بیش از تمایل «به دست آوردن» است؛ به‌ این‌ معنی‌ که‌ اگر کسی‌ بداند که‌ به راستی چیزی‌ را از دست‌ می‌دهد، دست‌ به‌ اقدام‌ می‌زند، اما تنها تمایل‌ به‌ داشتن‌ یک کالا، دلیل‌ قانع‌ کننده‌ای‌ برای‌ به دست‌ آوردن‌ نیست. مشتریان،‌ کالا یاخدمت‌ شما را برای‌ لذت‌ از سودهای حاصل‌ از خرید آن‌ می‌خواهند، اما آنها زمانی برای‌ داشتن‌ محصول‌ شما ‌بیشتر انگیزه‌ و تمایل‌ خواهند داشت که‌ شما به‌ آنها یادآوری‌ کنید که‌ اگر محصول‌ شما را نداشته‌ باشند، چه چیزهایی‌ را از دست‌ می‌دهند.
  7.  شما می‌توانید هر تردید و درنگ در خرید مشتری‌ احتمالی‌ را در همان‌ آخرین‌ دقیقه‌ رفع‌ کنید. برای‌ این‌ کار کافی‌ است‌ که‌ مشتری‌ احتمالی‌ علاقه‌مند را که‌ در تردید خریدن‌ یا نخریدن‌ کالا یا خدمت‌ شماست‌، با یک‌ اقدام‌ جالب‌ یا خوشایند غافل‌گیر کنید. برای‌ نمونه‌ درست‌ پیش‌ از پایان‌ معامله‌ یا انجام‌ آخرین‌ مرحله‌ی ‌معامله‌ یا فروش‌، جایزه‌ یا پاداشی‌ غیرمنتظره‌ و غافل‌گیرکننده‌ به‌ مشتری‌ بدهید(این‌ جایزه‌ به‌ هر شکل‌ می‌تواند باشد و بستگی‌ به‌ ماهیت‌ کسب‌ و کار دارد؛ مانند تخفیف‌، کارت‌ قرعه‌ کشی‌ جایزه‌ی‌ ویژه‌، اهدای‌ کالای‌ جنسی‌ یا هر نوع‌ دیگر از این ‌دست‌).
 8.  شما می‌توانید کل‌ حجم‌ فروش‌ یا متوسط‌ اندازه‌‌ی فروش‌ خود را در یک‌ زمان ‌از طریق‌ ترکیب‌ 2 یا چند کالا یا خدمت‌ مرتبط‌ به‌ هم،‌ به‌ صورت‌ یک‌ بسته‌ یا سبد ترکیبی‌ ویژه‌ افزایش‌ دهید. قیمت‌ این‌ سبد کالا یا خدمت‌ را پایین‌تر از قیمت‌ خرید تک‌ تک‌ این‌ محصولات‌ در نظر بگیرید. این‌ بسته‌ی‌ ویژه،‌ هر دو گروه‌ «درنگ‌ کنندگان‌ در خرید» (Procrastinators) و چانه‌‌زنان ‌حرفه‌ای‌ را ترغیب‌ می‌کند که‌ همین‌ حالا خرید کنند.
 9.  شما در همه‌ حال‌ نیاز به‌ کسب‌ مشتریان‌ جدید دارید. اما از فروشی‌ که‌ می‌توانید هم‌اکنون، به ‌آسانی‌ به‌ مشتریان‌ کنونی خود داشته ‌باشید، غافل‌ نشوید. کسب‌ و کار با مشتریان‌ موجود از هرنظر‌ با‌صرفه‌تر و آسان‌تر از مشتریان‌ احتمالی‌ جدید است‌. همواره‌ تلاش‌ کنید که‌ مشتریان‌ فعلی‌ را به‌ خرید بیشتر ترغیب‌ کنید و کالا و خدمات‌ بیشتری‌ به ‌آنها ارایه‌ کنید.
 10.  اگر شما از جایی‌ خرید کنید و پس‌ از چند روز به‌ وسیله‌ نامه‌ یا تماس‌ ازشما به طور رسمی سپاس‌گزاری‌ شود، واکنش‌ شما چه‌ خواهدبود؟ به طور قطع احساس‌ خوبی‌ به‌شما دست‌ می‌دهد و به احتمالً زیاد مایل هستید که‌ دوباره از آنها خرید کنید. بنابراین،‌ شما نیز این‌ حس‌ را به‌ مشتریان‌ خود منتقل کنید. مطمئن‌ باشید که‌ آنها به‌ این‌ اقدام‌ شما پاسخ می‌دهند و با انبوهی از مراجعه‌کنندگان مواجه خواهید شد.
 11.  کاری‌ کنید که‌ پای‌ مشتریان‌ شما به‌ تبلیغات‌ عمومی‌ باز شود. محرک‌ یا عاملی‌ برای‌ آنها ایجاد کنید تا به‌ تمام‌ همکاران‌، دوستان‌ و اطرافیان خود‌ از ارزش‌محصولات‌ و خدمات‌ شما بگویند. یک‌ مهر تایید از طرف‌ آنها می‌تواند ‌چنان‌ افزایش‌ فروشی‌ برای‌ شما به‌ ارمغان‌ آورد که‌ با هیچ‌ مبلغ‌ و تبلیغی‌ نتوانید آن‌ را به دست‌ آورید. شما چه‌ تعداد از این‌ فنون‌ را مورد استفاده‌ قرار می‌دهید؟ کدام‌ یک‌ را هرگز استفاده‌ نکرده‌اید؟ به‌ خاطر داشته‌ باشید استفاده‌ نکردن‌ از این ‌تاکتیک‌ها باعث‌ از دست‌ دادن‌ فروش‌ شما می‌شود و بدین ترتیب، منافعی را که متعلق به شماست، از دست
خواهید داد.



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:32
امیر خدایاری

 

امروزه هویت نام تجاری همانند سرمایه برای سازمان و محصولات آن ارزش می‌آفریند و از این رو ارتقای نام تجاری در بسیاری موارد به استراتژی سازمان تبدیل می‌شود. این مقاله به استراتژی نام تجاری و اینکه چگونه سازمانها می‌توانند با این استراتژی برای بازار ارزش بیافرینند می‌پردازد. مقاله پس از طرح مبانی موضوع، رابطه ساختاری بین استراتژی و نام تجاری را تشریح می‌کند و نشان می‌دهد چگونه استراتژی نام تجاری می‌تواند برای سازمانها موفقیت ساز باشند. مقاله در انتها پس از ذکر مثالهای متعددی از شرکتهای داخلی و خارجی با سه توصیه مهم برای مدیران خاتمه می‌یابد.

استراتژی چیست؟
برای استراتژی تعاریف متعددی ارائه شده است. هریک از این تعاریف از منظر خاص خود این رویکرد را تبیین کرده‌اند. از نظر کارکردی استراتژی رویکردی است که برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی می‌آفریند. خلق مزیت رقابتی برای سازمان کارکرد اصلی استراتژی است و اثر بخشی استراتژی به میزان مزیت رقابتی ایجاد شده و پایداری آن در طول زمانی بستگی دارد.
مزیت رقابتی عاملی است که سبب ترجیح سازمان بر رقیب توسط مشتری می‌شود. این مفهوم در کسب و کار، علی‌الخصوص در شرایط رقابتی نهایت اهمیت را داشته و تمامی تلاشهای سازمان برای نوآوری، کیفیت، بهره‌وری و مدیریت را معنا می‌بخشد.

تغییرات مزیت رقابتی همبستگی زیادی با تغییرات سهم بازار و بازده سرمایه دارد و به همین دلیل از این متغیرها به عنوان شاخص سنجش مزیت رقابتی و اثربخشی استراتژی سازمان نیز استفاده می‌شود. بنگاه‌ها در محیط رقابتی چنانچه به دنبال سودآوری بهتر، سهم بازار بالاتر و بازده سرمایه بیشتر هستند باید مزیتهای رقابتی خود را تقویت کنند و این امر از طریق استراتژی و دستیابی به جایگاه برتر رقابتی حاصل می‌شود.

چگونه می‌توان برای سازمان مزیت رقابتی آفرید؟ روشهای دستیابی به مزیت رقابتی بیشمار است ولی همه آنها بدون استثناء از گذر خلق ارزش (بیشتر از رقیب) برای مشتری، برای سازمان مزیت رقابتی می‌آفرینند. خلق ارزش برای مشتری و شکل‌گیری مزیت رقابتی برای سازمان متناظر با یکدیگر هستند و هرگاه اولی حاصل شود،‌ دومی نیز در پی خواهد بود.

مفهوم “ارزش” در مباحث مدیریتی جایگاه ویژه‌ای دارد. درک مفهوم ارزش از دیدگاه مشتری و آگاهی از چگونگی شکل‌گیری آن، پنجره‌ای به سوی مفاهیم ارزشمند مدیریتی می‌گشاید. ارزش از دیدگاه مشتری عبارتست از مجموعه فایده‌هایی که از یک محصول (کالا یا خدمات) نصیب او می‌شود،‌ منهای کلیه هزینه‌هایی که از این بابت متوجه او می‌گردد. مفهوم فایده و هزینه در این تعریف بسیار گسترده است و شامل کلیه مطلوبیت‌هایی که مشتری در دستیابی محصول به دنبال آن می‌باشد (فایده) و کلیه نامطلوبهایی که برای دستیابی به محصول باید بپذیرد (هزینه) می‌گردد. کیفیت محصول، کارکرد مناسب، زیبایی،‌ پرستیژ و هویت برخی از مصادیق مطلوبیت و هزینه‌های مالی، اجتماعی،‌ روحی و زمانی برخی از مصادیق هزینه در این تعریف هستند. سازمانها برای خلق ارزش (بیشتر از رقیب) برای مشتری یا باید فایده‌های محصول خود را (با حفظ هزینه‌ها) افزایش دهند و یا به ازای فایده مشابه هزینه کمتری را متوجه مشتری کنند.

نام تجاری و ارزش
یکی از مطلوبیتهای مشتری در انتخاب یک محصول، نام تجاری معتبر و هویت‌ساز است. در بسیاری از بازارها،‌ نام تجاری هویت ویژه‌ای برای مالک محصول می‌آفریند و آنها را به گروه خاصی از جامعه پیوند می‌دهد. تملک و استفاده از محصولاتی که به طور متمایزی کیفیت و قیمت بالا به نام آنها پیوند خورده است،‌ خریدار را به طبقه پردرآمد جامعه منتسب می‌سازد. راندن خودروی بنز و با برمچ داشتن یک ساعت پنج هزار دلاری رولکس و یا بر سر کردن یک روسری اصیل با نام تجاری گوچی (Gucci)، نمونه‌هایی از مطلوبیت نام تجاری برتر است. از نظر روانشناسی این گونه کالاها علاوه بر کاربرد ظاهری، برای مشتری تشخص و اعتماد به نفس می‌آفریند و از این رو مشتری آماده است برای‌آن بهای متفاوتی بپردازد. علاوه براین، نام تجاری برتر به طور ناخودآگاه برای مشتری به مفهوم کیفیت بهتر محصول است. مشتری با خرید یک محصول با نام برتر تجاری باور دارد که در مقابل پول خود چیز با ارزشی دریافت کرده است. پروفسور اکر استاد برجسته بازاریابی در تحقیقات خود به این یافته رسیده است که به عنوان یک قاعده کلی،‌ نام تجاری قوی برای مردم به مفهوم کیفیت بهتر است (منبع شماره ۳). در برخی از حوزه‌های کسب و کار (به طور مثال لوازم آرایشی)، قدرت نام تجاری اهمیت بیشتری از کیفیت محصول دارد.

مفاهیم مذکور به روشنی اهمیت نام تجاری در خلق ارزش برای مشتری را نشان می‌دهند و چرایی پرداخت بیشتر مشتری برای نام تجاری برتر را آشکار می‌سازند. واقعیت این است که نام تجاری، همانند سرمایه، فناوری و مواد اولیه در ایجاد ارزش افزوده برای یک سازمان نقش دارد و از این رو مدیریت نام تجاری به یکی از مهمترین نقشهای مدیران امروز تبدیل شده است.
یکی از ابعاد جذاب مدیریت نام تجاری سنجش قدرت نام تجاری از طریق قیمت‌گذاری مالی است. همه ساله سازمانهای متعددی در دنیا ارزش مالی نام تجاری شرکتهای بزرگ را محاسبه می‌کنند و از آن طریق، قوی شدن (یا ضعیف شدن) نام تجاری در طول سال گذشته را نشان می‌دهند.
این محاسبه از طریق مقایسه نقش نام تجاری با سرمایه در افزایش ارزش سهام شرکت انجام می‌گیرد .

استراتژی نام تجاری
یکی از معمولترین روشهای ارتقای نام تجاری، تبلیغات است. تبلیغات چنانچه به طرز صحیحی طراحی و اجرا شود نقش موثری در ارتقای نام تجاری و ایجاد نما برای سازمان خواهد داشت، هر چند باید توجه داشت که تبلیغات صرفاً یک ابزار است و هدف از به کار گیری آن ارتقای نام تجاری و توسعه بازار است. این مفهوم به بهترین نحو توسط مدیر عامل شرکت ای‌تی‌اندتی (AT&T) بدین گونه بیان شده است که تبلیغ خوب آن نیست که مردم خوششان بیاید بلکه آن است که فروش را بالا ببرد. تبلیغات باید به نام تجاری هویت بخشند و آن را با یک ویژگی مورد علاقه بازار پیوند زنند.

در این صورت نام تجاری هویت پیدا می‌کند و برای مشتری ارزش می‌آفریند. اولین و مهمترین شرط اثربخشی تبلیغات در ارتقای نام تجاری پیوند دادن آن با یک یا چند ویژگی متمایز کننده محصول است. ویژگیهایی که برای بازار دارای ارزش باشد و به سادگی توسط رقیب قابل دستیابی یا تقلید نباشد. چنانچه محصول سازمان فاقد چنین ویژگیهایی باشد، تبلیغات نمی‌تواند تأثیری در تقویت نام تجاری و توسعه بازار داشته باشد. برای ارتقای نام تجاری باید‌ یک یا چند ویژگی متمایز کننده محصول (از دید مشتری) را شناسایی و تبلیغات را برآن (ها) متمرکز ساخت.

لازمه اثربخشی تبلیغات، تشخیص صحیح ارزش از دید مشتری است. چنانچه در این تشخیص خطایی حاصل شود، تمام تلاش و هزینه‌ها به هدر خواهد رفت. تمایز یک محصول تنها زمانی موفقیت‌ساز است که بر شناخت مطلوبیتهای مشتری شکل گرفته باشد و در غیر این صورت هیچ تاثیری بر خلق ارزش برای مشتری (و ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان) نخواهد داشت.

شناخت مطلوبیتهای مشتری کار نسبتاً پیچیده‌ای است. تقسیم بازار به بخشهای مختلف و تمرکز سازمان بر پاسخگویی به یک بخش خاص از بازار این پیچیدگی را کاهش و احتمال اثر بخشی را افزایش می دهد. این اقدام (بخش‌بندی بازار) بویژه برای سازمانهای کوچک که دارای منابع محدودی هستند یک اقدام موثر به شمار می‌آید.

استراتژی نام تجاری با تشخیص مطلوبیتهای مشتری و انتخاب هوشمندانه هویت متمایز برای محصول خود نام تجاری را ارتقا می دهد و از این راه برای مشتری ارزش و برای سازمان موفقیت می آفریند .

نتیجه‌گیری
سازمانها صرف‌نظر از اینکه چه محصولی را تولید می‌کنند باید موفقیت خود را در گرو خلق ارزش (بیشتر از رقیب) برای مشتری بدانند. این مفهوم ساده در عمل در قالب الگوهای متنوعی از کسب و کار ظاهر می‌شود که برخی از آنها واقعاً اعجاب‌آور هستند. درونمایه اصلی طرحهای تجاری موفق و استراتژیهای اثربخش پاسخگویی موثر به این سوال ساده ولی عمیق است که چگونه برای بازار ارزش بیشتری نسبت به رقیب خلق شود. یکی از رویکردهای موثر در خلق این ارزش،‌ هویت‌بخشی و ارتقای نام تجاری است. این رویکرد در شرایط خاصی می‌تواند به عنوان محور اصلی حرکت و استراتژی سازمان قرار گیرد. استراتژی نام تجاری از طریق ایجاد یک نام تجاری با هویت ویژه و ارتقای آن،‌ ارزش خاصی را برای مشتری خلق می‌کند که به سادگی توسط رقبا قابل تقلید نیست. این استراتژی سبب افزایش حاشیه سود و بازده بیشتر سرمایه خواهد شد، همانگونه که نامهایی مانند رولکس (در مقابل سیکو) و تویوتا (با نام تجاری Lexus) آن را تجربه کرده‌اند. برای بهره‌گیری از این راهبرد سه توصیه اساسی برای مدیران و سازمانها وجود دارد:
۱- متناسب با قابلیتهای سازمان و استراتژی کسب و کار، آن بازار را بخش‌بندی کنید و بخش مورد نظر برای استراتژی نام تجاری را برگزینید.
۲- بخش مورد نظر را عمیقاً مطالعه و مطلوبیتهای مشتری را شناسایی کنید. هر چه این مطلوبیتها بر نیازهای اساسی‌تر مشتری متکی باشند، ارزشمندتر هستند.
۳- مطلوبیتهایی که می‌توانید با ویژگیهای محصول خود پاسخگویی کنید را انتخاب کنید و با زنجیره‌ای از اقدامات، روابط عمومی و تبلیغات، هویت محصول خود را با آن پیوند بزنید. این ویژگیها باید برای محصول شما منحصر به فرد باشند و رقیب نتواند به سادگی به آنها دست یابد.
چنانچه این اقدامات به درستی انجام شود، برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی، سهم بازار بیشتر و سودآوری بالاتر به همراه خواهد داشت.
گردآوری:
دکتر وفا غفاریان: معاون وزیر و رئیس هیئت مدیره شرکت مخابرات ایران
آناهیتا جهانگیری: مدیر بخش مشاوره موسسه مطالعات مدیریت هدایت صادق



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:29
امیر خدایاری

 

از خصوصیات انسان یادگیرنده در عصر رقابت، توانایی پیش بینی و برنامه ریزی است. به طوری كه بتواند با برنامه ریزی در جهت تحقق اهداف از پیش تعیین شده گام بردارد و هرزمانی كه لازم بود، در برنامه‌های خود تغییراتی را ایجاد كند و آمادگی انعطاف پذیری و هماهنگی با شرایط را داشته باشد. مقاله بر آن است تا برنامه‌های یك روز فروشنده موفق را مورد بررسی قرار دهد.
برنامه روزانه
- فروشندگان حرفه ای موفق سحرخیز هستند. اگر در هر روز یك ساعت از خواب خود را كم كنیــــد پنج سال به عمر كاری خود اضافه كرده اید. سحرخیز باشید و برنامه داشته باشید.
- از دوران كودكی به ما یاد دادند بچه خوب كسی است كه اول صبح وقتی چشم‌ها را باز می‌كند، به پدر و مادر سلام كند. درس خوبی است، سلام سالمتی می‌آورد و لازمه شروع ارتباط است. تا آخر عمر در سلام كردن به دیگران پیشقدم باشیم، این نشانه بزرگی و ادب است. ضمن اینكه در بازار و در مواجهه با مشتری می‌بایست ما شروع كننده ارتباط باشیم: پس با صدای بلند سلام كنیم.
- یادمان باشد كه ما بازاریاب و فروشنده ایم. در حرفه و كسب و كار ما دو دسته از انسانها بسیار اثرگذارتر از بقیه هستند: یك دسته مشتریان وگروه دیگر رقبا. بیائید خود را شرطی كنیم و در آغاز روز دو سوال بسیار مهم از خود بپرسیم.
الف - مشتری من كیست و چه می‌خواهد؟
ب - رقیب من كیست و چه می‌كند؟
جلب مشتری هدف ماست و رقیب مانع رسیدن به این هدف است. روزمان را با طرح این دو سوال و با هدف شروع و برای رسیدن به آن برنامه ریزی كنیم. تصور نكنید اگر پاسخ این سوالها را پیدا كردید، می‌توانید بااین جوابها یك عمر كسب و كار بی دغدغه داشته باشید. خیر، دنیا در حال تغییر است. لذا سلیقه، ذائقه، قدرت مالی و … مشتری هم عوض می‌شود. رقبا هم دستخوش تغییرات فراوان هستند. پس این سوالها تا آخر عمر همراه ما هستند، بنابراین هرروز آنها را از خود بپرسید.
- راز و نیاز با خدا، عبادت و درخواست كمك از او برای رسیدن به اهداف فراموش نشود.
- مرحله بعد، ورزش و آمادگی جسمانی است، روح سالم در بدن سالم است. این جمله را همواره مدنظر داشته باشید: هر روز حداقل ده دقیقه ورزش كنید.
- یك فروشنده حرفه ای باید حتماً نظافت را رعایت كند.
چقدر دیدن انسانهای خمیازه كش، بیحال، ژولیده همراه با بوی عرق بدن در اول صبح برای دیگران دردناك است. شما كـــــــه نمی خواهید جزء این افراد باشید، چـــــون می‌دانید كه برای فروش موفق لازم است ابتدا فروشنده در نزد مشتری انسانی شایسته و مقبول به نظر آید تا مقدمات كسب و كار فراهم شود.
- بدون صرف صبحانه از منزل خارج نشوید؛ صبحانه مهمترین وعده غذایی شماست. صبحانه را مثل پادشاهان، ناهار را مثل شاهزادگان و شام را مثل گدایان بخورید. محل كار جای خوردن صبحانه نیست. یكی از مناظر بد برای مشتریان این است كه اول صبح منتظر اتمام صبحانه شما باشند. حتماً این مشتری عجله دارد وگرنه بیكار نیست كه زودتر بیاید و وقتش را صــرف انتظار صبحانه شما بكند. قهوه خانه كه نیست، محل كار است. این دو را باهم اشتباه نگیرید.
- رسیدن به وضعیت ظاهری نظیر لباس مرتب، كفش واكس زده و خوش بویی بسیار حائز اهمیت است، قبل از خارج شدن از منزل در آئینه قدی، خود را نظاره كنید تا نقصی در ظاهرتان نباشد، ظاهر ما نشانه باطن ماست، این برداشتی است كه مشتری خواهد داشت. باظاهر عالی، برداشت او را نسبت به خود شكل دهید.
- در بین راه به اخبار گوش ندهید، اخبار بد و ناگوار در ذهن و روان مـــا ایرانیان تاثیر بدی می‌گذارد. اصولاً انسانهای شرقی، احساسی هستند. به احساس خود در اول صبح خوراك خوب بدهید، به نوارهای شاد گوش كنید، نوارهای غمگین اصلاً مجاز نیستند، اخلاقتان را خراب می‌كنند، حتی بهتر این است كه هنگام رانندگی به نوارهای آموزشی در مورد فروش و بازاریابی و… گوش كنید.
- در رانندگی لجبازی نكنید، در شهر بزرگی مثل تهران وضعیت ترافیك اسفناك است. بهتر است اندكی زودتر از منزل خارج شوید تا اسیر ترافیك نشوید، اگر هم چنین شد صبور باشید، دیگر كاری نمی توانید بكنید، حرص خوردن و كم طاقتی دردی را دوا نمی كند. بهتر است مسیرهای مناسب برای رسیدن به محل كار را از قبل شناسایی كنید، اما در هرحالت عصبانی نشوید، لجبازی نكنید، شما قرار است یك روز سخت كاری را با انرژی فراوان پشت سر بگذارید.
- باسلام بلند وارد محل كار بشوید، اجازه بدهید ورود شما مترادف با ورود شادی باشد.
- خواندن روزنامه‌هایی كه حوادث را چاپ می‌كنند در اوقات صبح برای تمام همكاران ممنوع كنید فقط اجازه دهید روزنامه‌های اقتصادی خوانده شوند. بازاریاب و فروشنده موفق لازم است از اخبار و تحولات اقتصادی مطلع باشد و در گفت وگو با مشتری این موضوع را نشان دهد. امتحان كنید، تاثیر خوبی در طرف مقابل دارد و شما را جزء افراد مطلع به حساب می‌آورد.
- میزتان را مرتب نگه دارید، نظم وانضباط هم در روحیه خودتان و هم مراجعه كنندگان تاثیر مثبتی دارد.
- برنامه‌هایتان را از شب قبل تنظیم كنید، من فهرست تمام تماسهای تلفنی ام را شب قبل تهیه می‌كنم و این اقدام وقت اندكی را در تماسهای تلفنی از من می‌گیرد. برای همه چیز حتی تلفن زدن برنامه داشته باشید.
- فعالیتهایتان را اولویت بندی كنید و طبق قانون پارتو« ابتدا به ۲۰ درصد كارهای مهم بپردازید كه ۸۰ درصد مشكلات شما از این طریق حل می‌شوند و منافع بیشتری نصیب شما می‌گردد. فعالیت را اول صبح آغاز كنید، مدیران موفق قبل از منشی‌ها به سر كـــــار می‌رسند و لذا این اوقات، فرصت خوبی برای برقراری تماس با آنهاست.
- فروشنده موفق برای هر مشتری یك پایگاه داده یا پرونده درست می‌كند. در این پرونده كلیه اطلاعاتی را كـــــه از مشتری به دست می‌آورید ثبت كنید.
این پرونده به عنوان یك منبع مهم و باارزش در شركت شماست كه قبل از ملاقات بعدی با مشتری به آن مراجعه كنید، نكات مهم را یادداشت برداری كنید و با آمادگی نزد مشتری بروید. این پرونده به تعامل سازنده بین شما و مشتری و توسعه ارتباط كمك می‌كند.
- تمام قرارها و برنامه‌ها را یادداشت كنید، فقط به حافظه تان اعتماد نكنید، قبل از رفتن به نزد مشتری پرونده ایشان را مرور كنید، این كار آمادگی شما را برای مذاكره بالا می‌برد.
قبــل از هر قراری با مشتری به دفترچـه یادداشت‌تان مراجعه كنید.
- اگر مشتری پشت تلفن یك وقت عجیب را برای ملاقات تعیین كرد (مثلاً ۶ صبح روز پنجشنبه) نگویید: ای آقا این كه زمان استراحت و تعطیلی است. دو حالت بیشتر نیست، یا مشتری كه از نظر شما آدم مهمی است واقعاً وقت دیگری ندارد یا اینكه شمــــا را امتحان می‌كند. در هر دو حالت او رئیس است، بپذیرید و یك ربع زودتر در محل قرار، حاضر باشید. مشتری چنین می‌پندارد كه به سایر وعده‌های شما هم می‌تواند با اطمینان فكر كند.
- مواظب وقت مشتری باشید. به موقع به محل قرار برسید، مدیریت زمان داشته باشید. یك تفاوت مهم انسانهای موفق و ناموفق نحوه نگرش آنها به زمان است. در شرایط امروزی بیش از هر زمان دیگری ارزش وقت بالا رفته است، با یك مدیریت زمان عالی زندگی شما بهتر می‌شود و برای افراد و چیزهایی كه از آنها لذت می‌برید فرصت بیشتری به دست می‌آورید. مدیریت زمان در واقع مدیریت شخصی، مدیریت زندگی، مدیریت خودتان و مدیریت كسب و كار است. با مدیریت زمان در نزد مشتری فردی منضبط به نظر می‌رسید و به عنوان فردی خوش قول مطرح می‌شوید.
دیگر زمان كاربرد این جمله گذشته است ترافیك بود، دیر رسیدم شما حتی اگر ۱۰ دقیقه هم زودتر به محل قرار برسید به نظر من پنج دقیقه تاخیر كرده اید، منظورم این است كه باید ۱۵ دقیقه زودتر برسید، البته همیشه یك مطلب مفید خواندنی همراه داشته باشید. چون ممكن است رئیسمان (مشتری) به موقع ما را نپذیرد. خوب رئیس است، حرص نخورید، او با خریدش در مورد شما لطف می‌كند، حال به دلیلی این لطف چنددقیقه به تاخیر افتاده است، به جای حرص خوردن به مغزتان خوراك مناسب بدهید.
- در نزد مشتری حرفه ای عمل كنید، دستپاچه نشوید، متین و مسلط باشید، باسلام وارد شوید خود را معرفی كنید. تا زمانی كه به شما اجازه نداده است ننشینید، تلفن همراهتان را خاموش كنید، شما در مقابل رئیس تان هستید، مواظب رفتارتان باشید تا خودرا در دل او جا كنید.
- فروشندگان موفق می‌دانند كه مشتریان چه خواسته ای دارند. مشتریان می‌خواهند كه شما این را درك كنید كه آنها خود را طرف مهمتر رابطه می‌دانند چون تصمیم گیری با آنهاست پس آنها رئیس هستند. شما باید با رفتارتان این را نشان دهید كه آنها مهمتر هستند. با او همانند رئیس خود رفتار كنید. سیگار نكشید، آدامس نخورید و مرتب باشید. مشتریان می‌خواهند كه فروشنده متوجه نیازهایشان باشد و آن را با جزئیاتش بشناسد و آنها را منحصر به فرد بداند. آگاهی از آنچه مشتریان می‌خواهند، دقیقاً مبنای موفقیت فروش است.
- بااحترام كامل كارت ویزیت خود را به مشتری (با دو دست) تقدیم كنید. اگر كارت ویزیت ندارید از مدیرتان بخواهید تهیه كند، كارت ویزیت زیبا كه مشخصات شركت و سمت شما (نماینده فروش) در آن نوشته شده باشد به مشتری این طور القا می‌كند كه با یك فروشنده حرفه ای و با یك شركت معتبر طرف حساب است. كارت ویزیت مشتری را بااحترام بگیرید، اگر اسم ایشان را خوب متوجه نشدید، اشكالی ندارد. این عبارات را به كار ببرید: معذرت می‌خواهم آقای؟ و سپس ایشان اسمش را تلفظ می‌كند. (اگر نام ایشان را بد تلفظ كنید، پسندیده نیست و به مذاق او خوش نمی آید).
سپس كارت او را با احترام در سر جیب كت تان بگذارید، بااین عمل به مشتری القـــا می‌كنید كه كارت شما را روی قلبم گذاشتم. باتوجه به پوشش خانم‌های ایرانی كه بدون كت بوده و با مانتو، پالتو یا چادر در مقابل مشتری می‌نشینند، بهتر است كارت ویزیت را در كیف كوچكی كه داخل كیف شان وجود دارد با احترام قرار دهند، اگر دقت كرده باشید این كیف كوچك محل نگهداری اشیاء با ارزش خانم‌ها نظیر طلا و پول است. جادادن كارت ویزیت در این كیف به ضمیر ناخودآگاه مشتری چنین القا می‌كند كه كارت ایشان را در محلی معتبر و در كنار سایر اقلام باارزش قرار داده اند.
- مشتری را با گفتن یك جمله مثبت واقعی تحت تاثیر قرار دهید. مثلاً اگر به موقع شما را پذیرفته است، به خاطر دقیق بودن به ایشان تبریك بگوئید یا اگر منشی شایسته ای دارد، این را به ایشان بگویید. می‌توانید این طور شروع كنید قبل از اینكه وارد مذاكره بشویم به من اجازه بدهید بابت دقت نظری كه در انتخاب مسئول دفتر داشته اید به شما تبریك بگویم. حتماً این نكته را می‌دانید كه مسئول دفتر، آینه عملكرد مدیریت است كه این طور بادقت عمل كرده اید اما اگر تعریف واقعیت نداشته باشد جنبه چاپلوسی پیدا می‌كند و در آن صورت ممكن است به مشتری بربخورد.
- در نزد مشتری از خوردن مایعات خودداری كنید، بهتر است بگویید ممنونم، میل ندارم، چون اگر دست شما اندكی بلرزد ممكن است با برداشت خوبی از سوی مخاطب همراه نباشد و بدتر از آن حالتی است كه مایعات روی میز یا وسایل كار ریخته شود.
- در مذاكرات، حرفه ای عمل كنید، فنون مذاكره را با دقت مطالعه كنید و آنها را به كار بندید. - از صحبتهای نامفهوم بپرهیزید، خود را با مشتری هماهنگ كنید. نیازهای مشتری را بشناسید و مشكلات او را بیابید. مزایای محصولات را بشمارید و این مزایا را با نیازها و خواست مشتری پیوند دهید، پس لازم است دقیقا مشتریانتان را بشناسید. به آنها نشان دهید كه چگونه محصول شما می‌تواند برای آنها مفید باشد و منافعی را نصیب آنها كند. یادتان باشد مشتریـــان منافع و فواید محصولات را می‌خرند و نه ویـژگیهای آنها را، پس در توضیح‌هایتان ویژگیهای محصول را به مزایا و منفعت‌هایی كه برای مشتری دارند، ربط دهید.
- نزد مشتری از رقبا بدگویی نكنید، چون مشتری حرف شما را قبـــول نخواهد كرد. او می‌داند كه انگیزه شما چیست و ممكن است تصور كند چون رقیب شما پیشرفت كرده است، حسادت می‌كنید به علاوه بعضی از مواقع، خودتان مشتریان را نسبت به رقبا حساس می‌كنید كه در مورد آنها هم اطلاعاتی جمع آوری كنند و شاید شما رقبا را به مشتریان معرفی كنید و این آشنایی به معامله منجر شود، این یكی از هدایایی است كه شما به رقبایتان می‌دهید. استراتژی خود را با جمع آوری اطلاعات رقبا تدوین كنید.
- اگر مشتریان از قول رقبا در مورد شما نكات منفی را گفتند لبخند بزنید و بگویید خوشحالم از اینكه توفیق ما آنها را نگران كرده است. طبیعی است اگر برای آنها مهم نبودیم از ما صحبت نمی كردند، سپس اگر موضوع صحت نداشت بگویید متاسفانه آنها روش خوبی را برای رقابت انتخاب نكرده اند و به این دلایل (كه می‌شمارید) موضوع صحیح نیست. اما اگر مورد صحت داشت، كتمان نكنید، بلافاصله موضوع را به ارزش مرتبط كنید و برآیندنقاط مثبت و منفی را برای مشتری بشمارید و این را یادآور شوید كه تمام شركتها مشكلاتی دارند اما آن چیزی كه برای شما مهم است ارزش است كه مقایسه بین فایده‌ها و هزینه‌هاست.
- فروشندگان خوب از شركتشان به نیكی یاد می‌كنند. هیچوقت از محیط كارتان نزد دیگران، خصوصا مشتری بدگویی نكنید، بلكه چنان برخورد كنید كـــه در بهترین شركت دنیا كار می‌كنید. اگر چنین نیست علتها را بررسی كنید و به كمك مدیران و سایر همكاران آنجا را بسازید بیشترین زمان عمر شما در محل كارتان می‌گذرد، بدگویی كردن از شركت جایز نیست و بدتر از آن بدگویی كردن از مدیریت شركت است. در این حالت، مشتری احساس می‌كند خانواده كاری شما بنیانی ندارد و بااین برداشت احتمال سفارش دادن محصول كم می‌شود. فروشندگان موفق هیچوقت به مشتری دروغ نمی گویند، حتی دروغهای سفید.
به این جملات دقت كنید:
- به من توصیه شده كه با شما تماس بگیرم.
- از این طرف رد می‌شدم گفتم سری هم به شما بزنم.
از گفتن چنین جملاتی بپرهیزید. به مشتری نشان دهید كه او برای شما مهم است و فقط به خاطر او به آنجا آمده اید و رضایت او برای شما مهم است. به یاد داشته باشید، فروش خوب حالتی است كه رابطه برد دو طرفه داشته باشد.
تكنیك‌های خاتمه فروش را در زمان مناسب به كار گیرید و مراقب نشانه‌های خرید از سوی مشتری باشید.
فـــروشندگان موفق نیازهای مشتری را می‌شناسند و می‌توانند آنها را از سوی مشتری به تقاضا تبدیل كنند؛ تقاضا همان نیاز و خواست است زمانی كه با قدرت خرید همراه شود. اگر نتوانیم مشتری را به حالت متقاضی تبدیل كنیم در آن صورت آنها جذب رقبا خواهند شد. به این متقاضی شدن، خاتمه فروش می‌گویند. یعنی هنر تشخیص زمان اتمام معامله. یادمان باشد ما فقط نمایش دهنده نیستیم بلكه فروشنده هستیم. بهترین زمان برای پایان دادن به كار در اولین زمان ممكن است. لذا شما باید مراقب نشانه‌هایی باشید كه حاكی از آن است كه مشتری آماده تصمیم گیری است. حالات، اظهارنظرها، صداها و حتی سرتكان دادنها، همگی نشانه‌هایی هستند از رضایت درباره آنچه ارائه می‌شود. احتمالاً قطعی ترین آنها اظهارنظرهایی درباره وضعیت پس از خرید است. فروش بدون خاتمه، فروش نیست. خاتمه فراینـــدی است كه بر علاقه، حل مشكلات، تعهد و ایجاد نیروی محركه در مشتری استوار است.
- اگر مشتری به سختی تصمیم گرفته است از آن به نیكی یاد كنید و از توجه و صرف وقت آنان تشكر كنید و اطمینان دهید كه اگر سوال یا نكته ای باشد سریعاً در خدمت آنها هستید. اما اگر مشتری به هردلیلی موانع و ایراداتی داشت، درست برخورد كنید. علت را سوال كنید تا دلیل آن مانع را بشناسید. چون كلمه نه از زبان افراد متفاوت، معانی مختلف دارد پس دقیقا بدانید منظور مشتری چیست و سایر موانع را نیز جویا شوید و از او برای سفارش پس از رفع آن تعهد بگیرید و پس از حل مشكل برای خاتمه فروش مجددا اقدام كنید. یكی از مهمترین نكات مذاكره بحث درباره قیمت است. با قیمت هم مانند سایر موارد برخورد كنید و در مقابل اینكه قیمت بالاست به مزایای محصول اشاره كنید. پایین آوردن قیمت در مجموع مناسب نیست چون در ذهن مشتری احتمالا تاثیرات خوبی نمی گذارد. بهتر است به جای كاهش قیمت مزایا را اضافه كنید مثلاً نحوه و مدت پرداخت را طولانی تر كنید. بهتر است در زمان اصرار جدی مشتری، به كاهش قیمت این طور نشان دهید كه تصمیم نهایی در شركت گرفته می‌شود تا در گوشه رینگ قرار نگیرید.
- اگر قرار شد ادامه مذاكرات در جلسه دیگری صورت گیرد با درخواست تعیین وقت از مشتری وقت خود را با ایشان تنظیم كنید.
و اگر قرار شد تا جلسه بعدی نمونه محصول یا مطلبی را برای مشتری بفرستید در اسرع وقت اقدام كنید. به هرحال منتظر گذاشتن مشتری جایز نیست، برای تاخیر احتمالی هم ایشان را از قبل در جریان قرار دهید.
- همان طور كه قبلاً یادآور شدم فروش، پایان یك معامله ولی درعین حال یك تعهد بلندمدت به مشتری است،
لذا مشتریان را برای دوران بلندمدت و به عنوان یك زنجیره بی پایان درنظر بگیرید و در برقراری ارتباط مثبت و مرتب با ایشان بكوشید، او رئیسی است كه دائماً به ما سفارش و دستور خواهد داد و ما با خدمت بیشتر از او پاداش بیشتری می‌گیریم.
چیت وود در كتاب »فروش حرفه ای« فروش پیگیر را طی هفت مرحله مطرح می‌كند كه عبارتند از: مرحله نزدیكی (تاثیر مثبت گذاشتن در مشتری)؛
مرحله صلاحیت و شایستگی (كه هدف ارزیابی مشتری، كشف مشكلات و نیازهای مشتری است)؛
مرحله توافق درموردنیاز (مرور اطلاعات دریافتی از مشتری و هماهنگی بین فروشنده و مشتری)؛
مرحله فروش كمپانی (جاانداختن صلاحیت و صداقت شركت در ذهن مشتری)؛
مرحله برآورده كردن نیاز (ربط ویژگیهای محصول با مزایا و منافع مشتری)؛
مرحله گرفتن تعهد (مرحله خاتمه فروش)؛
مرحله تثبیت فروش (تداوم رابطه با مشتری برای دوران بلندمدت).
فروشندگان حرفه ای موفقیتها و شكستهایشان را تجزیه و تحلیل می‌كنند.
تجزیه و تحلیل دقیق موفقیتها و شكستها باعث شناسایی نقاط قوت و ضعف خواهدشد.
برای توجیه موفقیتها یا ناكامیها از كلمه »شانس« استفاده نكنید، واقعاً در ۹۹ درصد موارد عامل پیروزی یا شكست خودمان هستیم. شانس چیزی نیست جز هنر درست استفاده كردن از فرصتها و درس گرفتن از شكستها. تعداد كمی هستند كه می‌دانند بخت و اقبال، خلق كردنی است. شكست چیز خوبی نیست اما یك تجربه است. تجربه، معلم است. از معلم یاد بگیرید. تعریف حماقت چیزی جز این نیست كه همان كار گذشته را انجام دهیم و انتظار نتیجه متفاوتی را داشته باشیم. نباید یك شكست را مجدداً تجربه كرد، انسانهای موفق دلیل ناكامی را ابتدا در خود جستجو می‌كنند و انسانهای ناموفق دلایل ناكامی را ابتدا در دیگــران جستجو می‌كنند و خود را بدشانس می‌دانند. خداوند هیچ كس را بدشانس نیافریده است، همه فرصت دارند، فقط باید آن را ببینند، بشنوند و استفاده كنند. تجربه چیزی است كه آن را به سادگی و رایگان به شما نمی دهند.
- در صورتی كه معامله ارزشمندی را به نتیجه رساندید سریعاً آن را به مافوق خود گزارش دهید.
- ناهار را با آرامش میل كنید و از آن لذت ببرید. اگر ناهار را با مشتری میل می‌كنید بیشتر مواظب رفتارتان باشید. آداب غذا خوردن را كامل رعایت كنید و بخشی از غذایتان را در ظرف باقی گذارید. بعضی از امتحانها (مثلاً برای تصمیم گیری در روابط بلندمدت) هنگام غذاخوردن صورت می‌گیرد.
- وظایف و مسئولیتهای متعدد فروشندگان حرفه ای ازجمله كسب اطلاعات، توجه به عملكرد رقبا و تقویت نگرش سیستمی در محیط كار را پیوسته مدنظر داشته باشید و به آن عمل كنید.
- در پایان روز پس از جمع بندی امور، میز كارتان را مرتب كنید، برنامه‌های فردا را مشخص سازید. پیش بینی‌های لازم را به عمل آورید، و با خاطره ای خوش از همكاران خداحافظی كنید و اگر مشكلی در كار داشته اید به خود بگویید این مشكل را همین جا می‌گذارم تا با فراق بال و علت یابی صحیح آن را حل كنم، اما هیچ وقت مشكل كاری را به منزل نمی برم. خانواده من منتظر همسر و پدر یا مادری شاد و سرحال هستند. آنها حق دارند از زندگی لذت ببرند و سپس به خود بگویید چه كاری می‌توانم انجام بدهم كه آنها را شاد كنم و در این راستا بكوشید. شاید این كارها لبخندی صمیمی به همراه یك شاخه گل باشد. شام را با خانواده ولی سبك میل كنید. البته بعضی از قرارهای كاری موقع شام گذاشته می‌شود، بعداً این غیبت تان را در خانه جبران كنید، بعضی از روزها را به خانواده خود اختصاص دهید آنها هم به شما احتیاج دارند.
- هرچند كوتاه ولی وقتی را هم برای مطالعه و بازسازی مهارتهایتان اختصاص دهید، كمتر تلویزیون ببینید. نتیجه یك تحقیق نشـــــان می‌دهد كه هرچقدر سطح دانش و آگاهی انسان افزایش یابد وقت كمتری را به تلویزیون اختصاص داده و بیشتر به مطالعه می‌پردازد.
- به موقع بخوابید، روح و جسم فروشنده موفق به استراحت نیاز دارد.
نتیجه گیری
فروشندگی دردنیای كنونی فعالیتی دشوار است و برای توفیق در فضای رقابتی فعلی كه روز به روز درحال گسترش است بسیاری از عملكردهای گذشته با توفیق همراه نخواهدبود. برای موفقیت در كسب و كار فعلی و آینده به فروشندگان حرفه ای كه خود را با دانش نو مجهز كنند نیاز است.



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:28
امیر خدایاری

 

اگر یک شرکت تمایل دارد که از طریق نام تجاری خود ارتباط عمیق و معناداری با مشتریان خود پیدا کند، ناگزیر است در جست‌وجوی نقاط مشترک، تمایلات و علایق واحد با آن‌ها باشد.
نام تجاری باید قادر باشد قلب و روح مخاطب خود را تسخیر کند . در دنیای امروز که بازارهای آن مملو از محصولاتی است که از لحاظ فیزیکی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، خَلق شخصیت مناسب برای یک نام تجاری، می‌تواند تمایز چشمگیری را ایجاد کند.
برای تحقق این امر و خلق یک نام تجاری که در افکار و قلوب، ملکه و ماندگار شود باید به جست‌وجو و بررسی پرداخت . شناسایی زمینه‌های مشترک میان مشتریان از یک سو و نام‌های تجاری از سوی دیگر، از جمله زمینه‌سازی‌های برقراری ارتباطی موثر برای جلب مشتریان بیش‌تر است .

هر نام تجاری، شخصیت خاص خود را دارد. نام‌های تجاری که هویت و اهداف خود را مشخص و متمایز می‌سازند و چهره‌ای ملموس و دوستانه از خود ارایه می‌دهند، قادرندکه با مشتریان خود ارتباطی غنی و سودمند برقرار کنند و نه‌تنها بخشی از قلب و ذهن آن‌ها، بلکه بخشی از زندگی روزمره‌ی مصرف‌کنندگان را تسخیر می‌کنند .
دستیابی به چنین رویایی با در دست داشتن هفت کلید طلایی برقراری ارتباط با مشتری دور از دسترس نیست.
این هفت کلید در واقع نکاتی را شامل می‌شوند که باید بر وجود آن‌ها و نیز وجه مشترک آن‌ها با مشتریان تاکید شود :
1- ارزش‌ها (صلح، مساوات، آزادی و...) یکی از قدرتمندترین ویژگی‌های نزدیک‌کننده‌ی انسان‌ها به یکدیگر، ارزش‌های مشترک میان آن‌هاست . ارزش‌هایی چون صلح جهانی، عدالت، آزادی و فرصت‌های برابر، باعث گردهم آمدن مردم، سازمان‌ها، نام‌های تجاری و شرکت‌هایی می‌شود که این ارزش‌ها را باور داشته و فعالیت‌های خود را حول تحقق آن‌ها متمرکز ساخته‌اند . مردم حاضرند زندگی خود را برای حاکمیت این ارزش‌ها خرج کنند. زمانی که یک نام تجاری وفاداری خود را به یکی از این ارزش‌ها نشان دهد، این مساله به صورت بخشی از هویت آن نام تجاری درخواهد آمد . بنابراین هر آنچه این نام تجاری بگوید یا انجام دهد به مثابه‌ی فراخوانی است از مشتریان خود که به ارزش‌های یکسانی پایبند هستند. این امر زمانی چشمگیرتر می‌شود که کالاها و خدمات ارایه شده توسط این نام تجاری، پاسخگوی نیازها و انتظارات این گروه هدف باشد .
2- مبانی مشترک (مذهب، قومیت، زبان، فرهنگ، تابعیت، تحصیلات، تخصص، مکان جغرافیایی و ...) یکی دیگر از ویژگی‌های مهم در برقراری یک ارتباط طبیعی و سریع، مبانی و ریشه‌های مشترک است.
مردم با نام تجاری که نشان‌دهنده‌ی فرهنگ، موقعیت جغرافیایی، مذهب یا پیشینه‌ی مشترکی با آن‌هاست، زودتر ارتباط برقرار می‌کنند و به‌طور طبیعی جذب آن می‌شوند و حتا قبل از برقراری ارتباط به بسیاری از نقاط مشترک مورد‌نظر پی‌می‌برند. برای درک بهتر، یک مسافر را در کشوری خارجی تصور کنید. این شخص قطعا در جست‌وجوی رستورانی خواهد بود که غذای مورد علاقه‌ی وی را داشته باشد .
3- دغدغه‌های مشترک (سیاست، محیط‌زیست، حیات وحش و ...) ارزش‌ها و دغدغه‌های مشترک سبب جلب مردم به سوی نام‌های تجاری می‌شود که از مبارزات و فعالیت‌هایی که در زمینه‌های مرتبط رخ می‌دهد، حمایت کند. مثلا افرادی که در جهت حفظ محیط‌زیست و حیات‌وحش فعالیت می‌کنند به سرعت جذب نام‌های تجاری می‌شوند که فعالیت‌های مشابهی دارند. آن‌ها به‌سرعت به سوی نام‌های تجاری در صنعت اتومبیل‌سازی گرایش می‌یابند که به تولید و گسترش اتومبیل الکتریکی می‌پردازند. نمونه‌ی دیگر افرادی هستند که از طرفداران کاهش وابستگی به نفت و سوخت‌های فسیلی به‌شمار می‌روند، آن‌ها تمایل به خرید وسایط نقلیه‌ای دارند که به سوخت فسیلی نیاز نداشته باشد. حتا اگر مجبور شوند هزینه‌ی بیش‌تری بپردازند (محصولاتی که به محیط‌زیست آسیب نمی‌رسانند)، این کلید طلایی از اهمیت دوچندانی برخوردار است و نباید از توجه به آن غفلت کرد. زیرا همان‌طور که گفته‌شد مشتریان هدف حتا حاضرند قیمت‌های بالاتری بپردازند، اما کالا و خدمات مورد علاقه‌شان را که برای آرمان‌های آن‌ها ارزش قایل است، خریداری کنند.
4- علایق و منافع مشترک (ثروت، قدرت، اطلاعات، شهرت و...) یکی دیگر از مواردی که فاصله‌ی میان مردم و نام تجاری را کم می‌کند علایق و منافع مشترک است . مردم تمام تلاش خود را در جهت کسب ثروت، قدرت یا دانش بیش‌تر به‌کار می‌گیرند. نام‌های تجاری که با این گروه‌های مشتریان همبستگی‌های بیش‌تری نشان دهند یا حتا به آن‌ها در تشخیص و دستیابی به منافع و علایقشان یاری رسانند، در برقراری ارتباطی موثر و عمیق موفق‌تر خواهند بود .
5- شیوه‌ی زندگی مشابه (مد، خانه، رستوران‌ها، نحوه‌ی گذراندن تعطیلات و ...) وجود الگوهای مشابه در شیوه و سبک زندگی می‌تواند نقاط مشترک فراوانی بین مردم و حتا بین افراد و نام‌های تجاری، ایجاد‌کرده و سبب نزدیکی آن‌ها شود. افرادی که سلیقه‌ی مشترکی در مد، مسافرت یا نحوه‌ی‌ گذران اوقات فراغت دارند مستقیم یا غیرمستقیم به این نتیجه می‌رسند که از الگوهای مشابهی در شیوه‌ی زندگی خود بهره می‌گیرند. افرادی که متعلق به یک طبقه‌ی اقتصادی- اجتماعی هستند عموما الگوهای مشخص را در شیوه‌ی زندگی خود پیاده می‌کنند. البته نباید این مساله را نادیده گرفت که برخی افراد، تلاش می‌کنند شیوه‌ی زندگی برخی گروه‌های اجتماعی را نشان دهند که به آن‌ها تعلق ندارند و آرزو دارند که نحوه‌ی ‌زندگی آن‌ها به آن صورت به نظر برسد، اما در کل این موضوع تاثیر چندانی بر نحوه‌ی خرید آن‌ها و نام‌های تجاری که با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند، نمی‌گذارد. نام‌های تجاری موفق، نمادی از یک شیوه‌ی زندگی خاص بوده‌اند و به‌گونه‌ای در اذهان نقش بسته‌اند که محصولات آن‌ها نمادی از یک سبک خاص زندگی به شمار می‌رود به‌گونه‌ای که مردم با استفاده از آن‌ها، پیام‌های مشخصی را درباره‌ی نحوه‌ی زندگی خود به دنیای خارج می‌فرستند .
6- سرگرمی‌های مشابه (ورزش، هنر، موسیقی، مسافرت و...)‌ داشتن سرگرمی‌های مشابه نیز می‌تواند افراد را به یکدیگر نزدیک و آن‌ها را به سوی نام تجاری‌ای جلب کند که به سرگرمی‌های مورد‌نظر آن‌ها علاقه نشان می‌دهد . مثال‌های فراوانی در این مورد وجود دارد که در بخش ورزش به شدت خودنمایی می‌کنند .
7- ترجیحات مشابه (غذا، نوشیدنی، اتومبیل، لباس و...) ‌افرادی که ترجیحات مشابهی دارند به‌طور طبیعی دارای نقاط مشترک بیش‌تری خواهند بود؛ مثل افرادی که به غذای ایتالیایی، شکلات سویسی یا مینی‌ماینر علاقه دارند، آن‌ها زمینه‌های مستعد بیش‌تری برای نزدیکی و برقراری ارتباط با یکدیگر می‌یابند. زمانی که یک نام تجاری به برجسته‌سازی ترجیحات گروه هدف خود بپردازد، مشتریان خود را به نام تجاری نزدیک‌تر احساس می‌کنند و این امر حتا می‌تواند موجب تحریک مشتریان بالقوه و بالفعل به خرید محصولات جدید یا مدل‌های جدید محصولات قبلی آن نام تجاری شود .
باید به این نکته توجه داشت که هنر برقراری ارتباط، به اندازه یا نوع شرکت بستگی ندارد، بلکه دیدگاه شرکت، هدف و رسالت آن است که در این‌جا نقش بزرگی ایفا می‌کند. راز دستیابی به این هفت کلید بسیار ساده است، اما در عین حال می‌تواند بسیار دشوار و پیچیده باشد. یک نام تجاری باید صورت انسانی خود را به نمایش بگذارد، کارهای درست انجام دهد و بهترین‌ها را برای بهبود زندگی مشتریان خود پیشنهاد کند. زمانی‌که هر آنچه انجام می‌دهیم با تمامی وجود و احساسمان آمیخته باشد، این ارتباط شگفت‌انگیز برقرار خواهد شد و کلیدهای طلایی، درهای موفقیت را به سوی نام تجاری ما باز خواهند کرد . سوتیترها : باید به این نکته توجه داشت که هنر برقراری ارتباط، به اندازه یا نوع شرکت بستگی ندارد، بلکه دیدگاه شرکت، هدف و رسالت آن است که در این‌جا نقش بزرگی ایفا می‌کند . یک نام تجاری باید صورت انسانی خود را به نمایش بگذارد، کارهای درست انجام دهد و بهترین‌ها را برای بهبود زندگی مشتریان خود پیشنهاد کند .



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:28
امیر خدایاری

1. برنامه ریزی طولانی مدت
این یک فعالیت یک شبه نیست. هرچه جلوتر می‌روید باید پیشرفتتان را بسنجید و برحسب آن در برنامه تان تغییر ایجاد کنید. مثلاً سبک زندگی شما وقتی مجرد بودید مطمئناً با سبک زندگیتان حالا که پدر سه فرزند هستید تفاوت می‌کند.
2. خوشنودی در کار

از آنجا که زمان بسیار زیادی را در محل کار خود می‌گذرانید، باید از آن زمان خود لذت ببرید. مهم نیست کارتان چقدر سخت و چالش انگیز باشد، هر تکلیفی را با لبخند برعهده بگیرید. از کارتان شکایت نکنید و فکر نکنید که مرغ همسایه غاز است!
3. رشد فردی
برای یادگیری مهارت‌های جدید که به شما در پیشبرد کارتان کمک می‌کند، انگیزه داشته باشید.
4. آمادگی ذهنی برای بدترین‌ها
دنیای کار و تجارت غیرقابل پیشبینی است. وقتی اقتصاد در حال رکود است، صبور باشید. از آن زمان برای یادگیری مهارت‌های جدید یا پیدا کردن یک کار تازه استفاده کنید. کار دیگری که می‌توانید بکنید این است که یک پروژه دیگر را شروع کنید. بااین روش ارزش شما رد محل کار بالا خواهد رفت.
5. مغتنم شمردن فرصت
وقتی یک کار را هر روز انجام می‌دهید، برای غنی کردن حرفه خود باید از فرصت‌هایی که برایتان پیش می‌آید استفاده کنید.
6. بخشش به دیگران
یک مربی باشید و به کارمندانی که پایینتر از حدتان هستند کمک کنید حرفه خود را در شرکت ارتقاء دهند. خدماتی را به جامعه ارائه کنید. بااین روش خودتان را به بازار معرفی می‌کنید و وقتی خودتان هم نیاز به کمک داشته باشید، مطمئناً به کمکتان می‌آیند. همیشه یادتان باشد هرچه بیشتر به دیگران ارائه کنید، بیشتر دریافت می‌کنید.
7. کسب مهارتهای اجتماعی
هرچه از نردبان ترقی بالاتر می‌روید، یاد بگیرید که از دیگران در کارهای خود استفاده کنید. با کارکنان خود بااحترام برخورد کنید. از کارشان قدردانی کنید و محیط گرم و دوستانه برای بالابردن بازده کار ایجاد کنید.
8. استرس و مدیریت زمان
مهارتهای برخورد با استرس که در محل کار غیرقابل اجتناب است، را یاد بگیرید. اینکه یاد بگیرید به خوبی وقتتان را تنظیم کنید به پایین آوردن استرس کارتان کمک میکند. عادت کنید که کارهای روزانه تان را یادداشت کنید. کارتان را برنامه ریزی کنید و روی برنامه تان کار کنید. وقتی وقتتان را خوب تنظیم کنید، بدون استرس کارها را پشت سر هم تکمیل خواهید کرد.
به امید موفقیت شما در حرفه تان!



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:27
امیر خدایاری

 

بازاریابی یکی از بزرگترین چالش‌های هر شرکت بازرگانی به شمار‌ می‌رود که‌ می‌تواند بیشترین تاثیر را بر موفقیت و شکست آن شرکت داشته باشد.
اگر نتوانید هر هفته مشتریان جدیدی را به سمت تجارت خود بکشانید، خیلی زود از رده رقابت کنار زده خواهید شد. خوشبختانه، حتی بدون داشتن سابقه رسمی در بازرگانی یا بازاریابی، نکات ساده ای هستند که‌ می‌توانید از همین امروز شروع کنید تا نتیجه بازاریابی شرکت خود را برگردانده و همه مشتریانی که شایسته اش هستید را به چنگ بیاورید.
استراتژی 1: روی بازاریابی پاسخ گرا متمرکز شوید.
هر تلاشی در زمینه بازاریابی که نتواند یک واکنش فوری از طرف مشتریان به همراه داشته باشد، به هیچ دردی نمی خورد، حتی اگر همه متخصصین بازاریابی بگویند که “آگاهی از بازار” کافی است. فقط زمانی با ادامه دادن به تلاشهای خود،‌ می‌توانید به سود برسید که بازاریابی شما با تحقیقات و بررسی‌های جدید که در آخر منجر به تولید مشتری‌ می‌شود، یک نتیجه محسوس و ثمربخش به دنبال داشته باشد
می توانید بازاریابی خود را هزینه-مرکز در نظر بگیرید (بیشتر از مقداری که در فروش اول خود سود‌ می‌برید برای هر مشتری جدید خرج‌ می‌کنید)، مشروط براینکه این را هم بدانید که ارزش عمری مشتری شما بتواند در مدت زمان متوسط تا دراز مدت برای شما سوددهی کند.
استفاده از عبارات جنجالی در تبلیغات‌ می‌تواند واکنش فوری در مشتری‌ها به همراه داشته باشد.
استراتژی 2: کلیه نتایج بازاریابی خود را پیگیری کنید.
وقتی یک مکانیسم پاسخ گرا به بازاریابی و تبلیغات شما متصل شد، قدم بعدی این خواهد بود که سیستم‌های بررسی و پیگیری کار بگذارید تا بدانید هر مشتری جدید از کجا آمده است.
این اطلاعات تجربی به شما این امکان را‌ می‌دهد که بتوانید برای اعمال تلاشهای خود در بازاریابی بهتر تصمیمگیری کنید. و به این روش خواهید توانست که اصل قدیمی در بازاریابی را رعایت کنید: آنچه را نتیجه‌ می‌دهد بیشتر و آنچه را نتیجه نمی دهد کمتر انجام دهید.
خطوط پاسخگویی 24 ساعته، ایجاد وب سایت‌های اطلاع رسانی چند نمونه ساده از سیستم‌های پیگیری و شناسایی مشتریان هستند. البته ساده ترین راه این است که از هر مشتری، در همان زمان خرید، بپرسید که کجا با شرکت شما آشنا شدند.
استراتژی 3: بازاریابی غیرموثر را حذف یا تقویت کنید.
در تقویت و ارتقاء “برگشت سرمایه گذاری در بازاریابی” اصل ” آنچه را نتیجه‌ می‌دهد بیشتر و آنچه را نتیجه نمی دهد کمتر انجام دهید” کلید کار است
بعضی از تکنیک‌هایی که الان با شکست مواجه شده اند را‌ می‌توانید با تغییر مکانیسم واکنش و تغییر تمرکز عملیات برگردانید اما بقیه تکنیک‌هایی که خیلی وقت است که نتیجه نداده اند را باید به کلی دور بریزید.
اصل 20/80 که‌ می‌گوید 80 درصد نتیجه شما از 20 درصد تلاشهایتان به وجود‌ می‌آید را همیشه به خاطر داشته باشید. پس سعی کنید تلاشهایی که به آن 20% که باید روی آن متمرکز باشید مربوط نیستند را تشخیص داده و کنار بگذارید.
استراتژی 4: یک برنامه و بودجه ماهانه برای بازاریابی اختصاص دهید.
آیا هر ماه یک برنامه و نقشه جدید برای بررسی نتایج خود، آزمایش و اجرای تغییر و خرج بودجه ای از پیش تعیین شده روی اقداماتی که منجر به به دست آوردن مشتری‌های جدید‌ می‌شود، دارید؟
خیلی از کارفرماها یک برنامه مشخص و یکنواخت برای بازاریابی شرکت خود دارند و تصور‌ می‌کنند که‌ می‌دانند هر ماه باید چه بکنند. این یک بازاریابی فرصتطلبانه خواهد بود که در طولانی مدت هیچ ارزشی نخواهد داشت. بااینکه ممکن است بخواهید یک بودجه مشخص برای بازاریابی ذخیره داشته باشید تا در فرصتهای غیرمترقبه از آن استفاده کند، اما ممکن هم هست بخواهید که یک بودجه و برنامه اجرایی مشخص هم داشته باشید که بتوانید به راحتی روی اهداف بازاریابی خود در ماه، فصل و سال متمرکز شوید.
باید حداقل یک ساعت هر روی برای اجرای یک یا چند مورد از عناصر برنامه بازاریابی ماهانه خود زمان بگذارید. این‌ می‌تواند از طریق بررسی نتایج، آزمایش تغییرات، یا تحقیق درمورد حملات تبلیغاتی جدید باشد.
استراتژی 5: آموزش‌های بازاریابی خود را ادامه دهید.
شاید مدرک تحصیلی شما مرتبط با تجارت یا بازاریابی نباشد. با این وجود، باید مطمئن شوید که سیلی از مشتریان جدید به سمت تجارت شما در جریان هستند. این یعنی باید از همه اخبار و اطلاعات جدید درمورد صنعت و حرفه خود (و حتی از صنایع و حرفه‌های غیرمرتبط با خود) مطلع باشید تا بتوانید راه‌های موثرتر و جدیدتری برای توسعه کارتان پیدا کنید.
اینترنت، رسانه‌های جدید و اقتصاد جهانی انقلابی در راه‌های ارتباطی ما با هم ایجاد کرده اند و همچنان با سرعتی افزاینده رو به رشد است.
اختصاص دادن یک بودجه مشخص سالانه برای ادامه تحصیلات خود در این زمینه به شما اطمینان‌ می‌دهد که همیشه از دستاوردها و پیشرفت‌های جدید مطلع هستید و‌ می‌توانید به سرعت ابزارها و تکنیک‌های جدید را به کار ببندید و در رشته خود همیشه پیشرو باشید.
شما بعنوان صاحب یک شرکت بازرگانی مسئول موفقیت کار خود، مشاغلی که برای دیگران تامین‌ می‌کنید و مشتریانی که در بازار به آنها خدمت‌ می‌کنید، هستید. کار اصلی شما این است که همواره مشتری‌های جدید و موثر به کارتان وارد کنید.
شک نکنید که با اجرای فقط یکی از این استراتژی‌ها با پیشرفت‌های جدیدی در کارتان مواجه خواهید شد. با استفاده از دو مورد یا بیشتر از این تکنیک‌ها حتی نتیجه بیشتری گرفته و قدرت شرکت خود را دوچندان خواهید کرد.



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:26
امیر خدایاری

 

کسب و کارهای کوچک هم مثل هر فعالیت اقتصادی دیگری رونق نمی یابند، مگر با داشتن استراتژی و برنامه ریزی.مسلما کسانی در این عرصه موفق خواهند بود که قدرت برنامه ریزی بهتری داشته باشند و بتوانند آن برنامه ها را به طور دقیق پیاده کنند.
در این میان، اما، از آنجایی که انسان جایزالخطاست، اشتباهاتی هم می تواند از جانب افراد سر بزند که این اشتباهات حتی می تواند موجبات نابودی کسب و کار را فراهم کند. اشتباهاتی که اگرچه پیش پا افتاده به نظر می رسند، اما مرتکب شدن آنها عاقبتی جز مرگ کسب و کار ندارد.
در این گزارش با 8 اشتباهی آشنا می شوید که کسب و کار شما را به راحتی و سادگی از میان می برند.

1. فروشندگی در خون من است
نخستین اشتباه بسیاری از کسانی که کسب و کار کوچک راه می اندازند این است که تصور می کنند به همه فوت و فن های کار وارد هستند و می توانند به راحتی به اهداف خود در باب میزان فروش دست یابند، در حالیکه اگر پیش از شروع کار تلاش کنند تا از اهل فن تکنیک های این کار را بیاموزند، به مشکل نرسیدن به اهداف تعیین شده برای فروش برنخواهند خورد.

2. پول قرض می کنم و بعدا پس می دهم
اگر قصد راه انداختن کسب و کار کوچک را دارید، تلاش کنید تا حد ممکن به این گزینه فکر نکنید و به اندازه جیبتان برای کاری که قرار است شروع کنید، سرمایه بگذارید و بعدا به مرور آن را گسترش دهید. اما اگر پول، به ویژه به مقدار زیاد قرض کردید و بعد انتظارتان برای بازگشت آن سرمایه بیهوده ماند، مسوولیتش با خودتان است!

3. مشتری خودش می آید
این تصور ناشی از نشناختن نیاز مشتری است، چراکه مشتری تا زمانی که نیاز او را به خوبی نشناسید، نمی آید و آنها هم که می آیند خیلی زود می پرند!
به جای اینکه منتظر مشتریانی باشید که شانسی به سمت شما می آیند، با نیاز سنجی دقیق از نوع نیاز مشتری، او را به سمت خود بکشید و کاری کنید که پای ثابت کسب و کارتان باشد.

4. بازاریابی، وقت تلف کردن است
در دنیای امروز هیچ کسب و کاری چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، بدون تبلیغات و بازاریابی پیش نمی رود. هرچه با این موضوع حرفه ای تر و زیرکانه تر برخورد کنید، احتمال موفقیتتان بیشتر می شود.
پس اگر خواهان باقی ماندن در این عرصه هستید، از تبلیغات و بازاریابی که اثر بی بدیلی بر جذب مشتری دارد، به هیچ وجه غافل نشوید، چون این کار نه تنها وقت تلف کردن نیست، که یک سرمایه گذاری فوق العاده است.

5. از ریسک کردن می ترسم
ریسک کردن برای ایجاد تغییر به شرطی که با برنامه ریزی و استراتژی های مشخص صورت گیرد، نه تنها ترس ندارد که می تواند باعث بهبود وضع کسب و کارتان هم بشود.
نتیجه ترس از ریسک و ایجاد تغییر در فضای کسب و کار درجازدن و حتی پسرفت کردن است. پس شجاع باشید!

6. ما جد اندر جد مدیر بوده ایم
مدیریت برخلاف ظاهر شیک و پر زرق و برقی که دارد، هم کار سختی است و هم نیاز به ویژگی ها و قابلیت هایی دارد که تنها با ادعا به دست نمی آیند.
اگر می خواهید کسب و کار خودتان به دست خودتان نابود نشود، حتما اصول مدیریت، به ویژه در هنگام بحران را بیاموزید و از ادعا به شدت بپرهیزید.

7. فوت کوزه گری را خوب بلدم
فوت کوزه گری شاید تنها مهارتی است که با هیچ علم و برنامه ریزی نمی توان بدان دست یافت. لازمه دانستن فوت کوزه گری و قلق های کار، تنها و تنها تجربه است که در طول زمان به دست می آید.
سعی کنید فوت کوزه گری کار خود را خیلی خوب یاد بگیرید تا موفقیتتان در کار بیشتر شود.



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:26
امیر خدایاری

 

کسب و کارهای کوچک به‌دلیل محدودیت‌هایی که در بودجه خود دارند ، امکان استفاده از روش‌های بازاریابی پرهزینه را ندارند؛ بنابراین استفاده از روش‌های کم هزینه می تواند بسیار مفید باشد.

1- بهترین آگهی های خود را به‌صورت کارت چاپ کرده و برای مشتریان خود در بازار هدف خود،ارسال کنید.
مشتریان کارت‌هایی را می خوانند که کوتاه و خلاصه باشد. یک آگهی کوچک روی یک کارت پستال می‌تواند مشتریان زیادی را به سمت محصول شما جلب کند و این خود می تواند باعث افزایش فروش شما شود. هزینه این‌کار معمولا زیاد نیست.
2- یک روش بازاریابی معمولا برای همیشه برای همه کسب و کارها موفق نیست، بنابراین روش‌های بازاریابی خود را مرتب عوض کنید و در استفاده از این روش‌ها خلاق باشید.
مشتریان شما اگر متن آگهی شما عوض نشود، خسته می شوند، البته خود شما هم از این تکرار خسته خواهید شد. بازاریابی می تواند مفرح باشد بنابراین از مزیت‌های استفاده از روش‌های متنوع بازاریابی برای برقراری ارتباط با مشتریان باارزش خود استفاده کنید. اما در انتخاب روش‌های بازاریابی خود دقت کنید. همیشه برای یک بازاریابی موفق باید بر اساس یک طرح بازاریابی عمل کرد. سعی کنید در طرح بازاریابی خود از روش‌های متنوع استفاده کنید. همیشه نظر مشتریان خود را در مورد روش‌هایی که به‌کار برده اید جویا شوید این نظریات می‌توانند موفقیت طرح بازاریابی شما را تضمین کند.
3-
کمک به مشتریان برای یافتن محصولات و خدمات مناسب
اگر می‌خواهید برای مشتری خود بروشور معرفی محصولات را بفرستید، می توانید بروشور یا کارت محصول یا خدماتی را که فکر می کنید برای مشتری شما مفید است را هم بفرستید. این‌کار می تواند به مشتری شما در یافتن محصولات مناسب کمک زیادی بکند و مشتری شما را راضی نگه دارد. اگر نگران فروش محصول خود هستید می توانید قبل از این‌کار با تولید کننده آن محصول هماهنگی کنید و از این فرصت استفاده کنید. مثلا درصدی از فروش را برای خود در نظر بگیرید یا این‌که تخفیف خاصی را برای مشتری خود از فروشنده بگیرید.
4- جواب تلفن‌های خود را متفاوت بدهید.
سعی کنید که سفارش‌های خاصی را در هربار جواب دادن تلفن ، به مشتری خود ارایه کنید. به‌عنوان مثال می توانید بگویید " روز بخیر؛ من ... هستم . از من درباره سرویس‌های جدید سوال کنید." تلفن کننده مجبور می شود که از شما در مورد این سرویس‌ها سوال کند. بیشتر شرکت‌ها پیام‌هایی را از پیش ضبط شده دارند که وقتی مشتری پشت خط می‌ماند آنها را برای مشتری پخش می‌کنند. شما می‌توانید این‌کار را خودتان انجام دهید. از نظر مشتری تفاوتی ندارد که این پیام از قبل ضبط شده یا این‌که زنده ارایه شده است.
برای استفاده از این روش مطمئن شوید که پیام شما برای مشتریان شما جذاب باشد. اگر مشتری شما از راه دور تماس می گیرد، با ارایه آگهی‌های طولانی وقت و پول مشتری خود را به هدر ندهید.
5- استفاده از دست نوشته
سعی کنید در تمام نامه‌هایی که برای مشتری خود می فرستید، از دست نوشته و یا مهرهای مخصوص یا برچسب های خاص استفاده کنید. توجه داشته باشید که دست نوشته‌ روی نامه در اولین بار که نامه دیده می‌شود، خوانده می‌شود. به خاطر داشته باشید این نوشته در صورتی به‌طور کامل خوانده می‌شود که خلاصه و کوتاه باشد به‌طوری‌که بیننده بتواند آن‌را در کمتر از ده ثانیه بخواند.
6- یک پیشنهاد فروش برای مشتری خود که تازه از شما خرید کرده است، بفرستید.
اگر به‌عنوان مثال مشتری شما لباسی را از شما خریده است، می توانید نامه ای برای او بفرستید و ضمن تشکر از خرید قبلی به اطلاع او برسانید که برای خرید بعدی به‌طور مثال از تخفیف 20 درصدی برخوردار است. برای این‌که بتوانید این پیشنهاد را به فروش نزدیک کنید، برای پیشنهاد خود زمان تعیین کنید.
7- خبرنامه
آیا می دانید هزینه فروش به یک مشتری جدید شش برابر بیشتر از فروش به مشتری قدیمی است؟ شما با استفاده از خبرنامه می توانید بازاریابی خود را بر روی مشتریان قدیمی خود متمرکز کنید. اگر هزینه خبرنامه چاپی برای شما زیاد است، می توانید با استفاده از پست الکترونیک این‌کار را با هزینه بسیار پایینی انجام دهید. همیشه در خبر نامه خود می‌توانید پیشنهاد فروش ویژه‌ای را به مشتری قبلی خود ارایه کنید.
8- بازاریابی مشترک
اگر فکر می کنید که قادر به تحمل هزینه بازاریابی به تنهایی نیستید، به‌دنبال شریکی باشید که محصول او هم مناسب مشتری شما باشد یا این‌که محصولات شما مکمل یکدیگر باشد. با ارایه طرح بازاریابی مشترک می‌توانید در هزینه‌های بازاریابی صرفه‌جویی کنید. علاوه بر این با این روش سرویس بهتری را هم به مشتریان خود ارایه می‌کنید.
9- بروشورها و آگهی های خود را در تمام نامه‌های ارسالی شرکت خود قرار دهید.
این‌کار هزینه زیادی برای شما ندارد و شما از نتیجه کار قطعا متعجب خواهید شد که ببینید این پیشنهادهای شما به دست چه افرادی می‌رسد و سفارش خرید به شما می دهند.
10- ارایه سمینار تخصصی
ارایه سمینار در زمینه کار خودتان یا شرکت در سمینارهای مرتبط می تواند نقش بسیار زیادی در معرفی کسب و کار شما داشته باشد. اگر می‌خواهید سمیناری در محل کار خود برگزار کنید، بخاطر داشته باشید که ارایه یک سمینار رایگان نمی تواند مشتریان شما را جذب کنید. دریافت هزینه جزیی علاوه بر این‌که مقداری از هزینه‌های سمینار را پوشش می‌دهد می‌تواند در جذب مخاطب هم به شما کمک کند. البته چنین سمینارهایی باید بسیار با کیفیت و با برنامه‌ریزی ارایه شوند.



           
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 19:24
امیر خدایاری
درباره وبلاگ


مشاوره و ایده پردازی آتلیه طراحی و عکاسی تبلیغاتی مجری برند سازی و پروژه های کلان تبلیغاتی
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کانون تبلیغاتی بازتاب قم و آدرس baztabad.1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 21147
تعداد مطالب : 44
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1